۲۸
دی
برج و بارو های که در قدیم محافظ شهر بودند
The towers that used to protect the city in the old days
www.instagram.com/kojaberimyazd
برج و بارو های که در قدیم محافظ شهر بودند
The towers that used to protect the city in the old days
www.instagram.com/kojaberimyazd
دری که به سوی مسجد جامع باز میشه و چه میزبانی خوبی می کنه برای مهمون هاش
A door that opens to the mosque and hosts it for its memorabilia
دیدنی های زیبای بامی در دل کوچه های قدیمی یزد.
Beautiful views of Bami in the heart of old Yazd alleys
یزد شهر زیبای ها شهر خانه های تاریخی و خشتی که ادم رو میبره به اون روزای گرم و صمیمی
Yazd is a beautiful city in the city of historic and adobe houses that bring it to this warm and intimate day
گلیم بافی / توی دل کوچه ها ی قدیمی یزد قدم میزدم که رسیدم به یه خونه ی قدیمی که روی تابلو ورودی نوشته شده بود خانه ی نساجی یزد وارد که شدم به یه اتاق کوچیک برخورد کردم که یه خانوم مهربون با چند تا کار اموز نشسته بودن و مشغول کار و هنر گلیم بافی بودن من هم از کارهای قشنگشون که به دیوار زده بودن عکس گرفتم.
We walked in the middle of the old alleyways of Yazd. When I arrived at an old house written on the signboard, I entered the Yazd textile house. I came across a small room where a nice lady sat with a few more work-wearers. And working in the art of knitting myself, I took photos of the beautiful things I was doing on the wall
سفال صنایع دستی میبد که قدمتی دیرینه دارد.
Pottery craftsmanship that has a long history
وارد یه مغازه ی شدم که کنار فروشگاه صنایع دستی سفال هاش یه کارگاه ی بود که سفال ها را رنگ می کردن و لعاب می دادن رنگ ها با نقاشی های زیبای که روی ظرف های سفالی کشیده شده بود و آمده لعاب دادن بودن...
I went to a shop where, beside the pottery shop, he was a workshop that painted the pottery and glazed the colors with beautiful paintings drawn on the pottery and came to glaze
خانه های به جامانده از تاریخ (بانک شاهی قدیم در یزد)
Homes Remaining from History (Old Bank of Yazd)
غروب بود و سری زدم به میدون امیرچخماق یزد جنب جوشی بود مغازه ها و کافه های اطرافش پر بودن از مسافرها که برای بازدید ازش اومده بودن و هم خرید می کردن و هم در کنارش نوشیدنی می خوردن...
It was a sunset, and I secretly told me that the barracks of Yazd were flanked by the shops and cafes around. It was filled with passengers who came to visit him and bought and ate with him beside him
کوچه های آشتی کنان، کوچه هایی تنگ و باریک هستن و اون قدر باریک هستن که ۲ نفر به سختی می تونن از اون رد بشن. دلیل ساخت این کوچه ها این بودهکه اون قدر اونا را تنگ بسازن تا مردمی که رد می شدن، به هم برخورد کنن و این برخورد باعث نزدیکی و صمیمت بین اون ها بشه.
قدیما می گفتن ۲ نفری که با هم قهر بودن، خیلی اتفاقی از این کوچه در جهت مخالف هم رد می شن و وقتی سعی میکنن تا خودشون را به نحوی از کوچه رد کنن، به هم گیر می کنن و این وضعیت خنده دار باعث می شه تا بخندن و میونشون آشتی بوجود بیاد.
Yazd reconciliation alleys
Aligned alleys are narrow and narrow alleys, and so narrow that 2 people can hardly pass it. The reason for building these alleys is to make them tight so that the people who are going to collide collide and this approach makes them close
He said two people who are in a hurry together, they accidentally go through the alley in the opposite direction, and when they try to get their own way somehow from the alley, they interact with it, and this makes a hilarious situation. To make it happen, they will come to an end
