وقتی وارد این کوچه های قدیمی میشی انگار در یه عهد دیگه یه زمونه ی دیگه پا گذاشتی همه چیز اروم و بی صدا و ساده
When you enter these old alleyways, as if in another covenant you went a step further, everything was simple and silent
وقتی وارد این کوچه های قدیمی میشی انگار در یه عهد دیگه یه زمونه ی دیگه پا گذاشتی همه چیز اروم و بی صدا و ساده
When you enter these old alleyways, as if in another covenant you went a step further, everything was simple and silent
کوچه های که عطر و یاد قدیم رو برای رهگذرها یاد اور می شود.
The streets that remember the old perfume for passersby
صدای تار قالی فضای خونه ی قدیمی رو پر کرده بود
The voice of the carpet filled the old house space
توی کوچه های اشتی کنون خونه ی بود که وقتی واردش می شدی عطر قدیم رو می داد عطر خونه های مادربزرگ، خالی بود اما صدای خنده ها و شلوغی قدیم رو می تونستم از در و دیوارش بفهمم.
In the streets you were at home, when you arrived, you got the old fragrance. The fragrance of the grandmother's houses was empty, but I could hear the sounds of old laughter and the old crowd in my wall and in the wall