حجره ی چوبی میون حجره های فرش های دستباف خاک میخوره سالخورده ست اما هنوز هم زیبا ست.
Wooden cellar Moon carvings of handmade carpets are old but still beautiful
www.instagram.com/kojaberimyazd
حجره ی چوبی میون حجره های فرش های دستباف خاک میخوره سالخورده ست اما هنوز هم زیبا ست.
Wooden cellar Moon carvings of handmade carpets are old but still beautiful
حجره های رنگی تو دل بازار های قدیمی
Colored cellars in the heart of the old market
بازار های قدیم یزد
بازار های که وقتی داخلش قدم می زنی تو رو به یه دنیای دیگه میبره توی همون حال و هوای قدیم، دیگه متعلق به حال نیستی.
Old market Yazd
The markets that go when you walk in, you're in another world. You're not in the old weather, you're not
ویترین هوس برانگیز طلا توی بازار خان یزد
The golden showcase on the Khan market of Yazd
حجره ی پارچه فروشی یا همان بزازی قدیم توی بازار خان
A drapery chamber or the old stool in the Khan market
کاروانسرای در دل بازار خان
یکی دیگه از زیبای این بازار اینه که تو دل خودش یه کاروانسرا داشت که به یه بازار و انبار تبدیل شده بود که کسبه های قدیمی اونجا حجره داشتن...
Caravanserai at Khan Market
One
of the most beautiful of this market is that you had a caravanserai who
had become a bazaar and warehouse where the old merchants had a cellar
توی بازار از یه کوچه باریک سر در اوردم که فهمیدم اگه این کوچه را بگیرم و برم می رسم به مسجد جامع خیلی برام جذاب بود که اینقدر راحت تو دل این بازار یه کوچه ی باشه که تو را به مسجد جامع برسونه...
In the market, I came across a narrow alley that I realized if I was going to take this alley and go to the mosque, it was very attractive to us that it would be so comfortable for you in the market that there is an alley that brings you to the mosque
بازار خان یزد
توی بازار های قدیمی جنب و جوش بیشتری جریان داره اصلا حس زندگی را من تو این بازار پیدا کردم همه چی زنده بود..
Khan Yazd Market
In the old market, it's more vibrant. It's all about life I've found in the market. Everything was alive
توی بازار خان دنبال سوژه بودم تا این که یکی با صدای ضعیف از پشت سرم می گفت کمک کنید برگشتم دیدم یه پیرمرد نیازمند هم سوژه دوربینم شد و هم بهش کمک کردم.
In the Khan market, I was looking for a subject until someone with a weak voice from behind told me to help. I came back. I saw an old man needing both the subject of my camera and helped him