عمارتی که همیشه درب هایش به روی هنرمندانی که دیوارهایش را با کارهای هنرمندانه مزین می کردند باز است
The building that was always open to artists who decorated their walls with artistic works
عمارتی که همیشه درب هایش به روی هنرمندانی که دیوارهایش را با کارهای هنرمندانه مزین می کردند باز است
The building that was always open to artists who decorated their walls with artistic works
عمارت بانک شاهی قدیم و گنجینه فرهنگ و هنر امروزی یزد
امروزه هنرمندان ماهر یزدی آثار هنرمندانه خود را در این مکان زیبا به نمایش می گذارند مکانی که خودش اثری هنرمندانه است.
The old royal bank mansion and the treasures of modern art and culture of Yazd
Today, skilled Yazdi artists present their artistic works in this beautiful place, where it is an artistic work
روبه روی این حجره کوچیک وایسادم چشمم و بستم انگار از این حجره کلی خاطره دارم یا انگار سال ها این حجره را می شناسم حس خوبی داشت.
I faced this small cellar and closed my eyes as if I had a memory of this cellar or, as if, for years, I knew this cellar, had a good sense of it
وارد بانک شاهی قدیم یزد یا گنجینه فرهنگ و هنر امروزی که شدم حجره های دو طرف در ورودی توجه ام را جلب کرد حجره های که خالی بودن و حجره های که باز بودند و کار می کردند حجره ها ی که فرش را ترمیم می کردن با چند دار قالی که اونجا قرار داشت حال و هوای خوبی را به گنجینه می داد.
Entering the Old King Yazd, or the treasures of modern art and culture, I was attracted to the chambers of the two sides at the entrance. Empty cellars and chambers that were open and working. Chambers that repair the carpet with a few The carpet that was there was treasuring the good weather
سقف زیبای ورودی بانک شاهی قدیم یزد و گنجینه فرهنگ و هنرامروزی
The beautiful roof of the old bank of Yazd Bank and the treasures of art and culture
معماری بی نظیر بانک شاهی یزد (گنجینه فرهنگ و هنر یزد)
(Unique Architecture of Yazd Bank (Yazd Arts and Culture Treasury
داشتم قدم میزدم توی محوطه باغ که چشمم خورد به این کلاغ که اومده بود رفع تشنگی کنه فرصت رو از دست ندادم انگار خودش هم فهمیده بود سوژه شده یه ژستی هم گرفت و منم این ژست رو عکس کردم
I walked in the garden that looked at me when I came to the crow I did not miss the thirst. I did not miss the opportunity as if I had understood myself. The subject also got a gesture and I shot the gesture
توی عمارت باغ دولت آباد یه چند تا پله می خوره و این پله ها رو رفتم بالا و وارد یه عمارت جدید و شگفتی معماری بی نظیر این عمارت شدم که محوطه باغ از بالا دیدنی تر می شد انگار روی همه چیز تسلط داری واقعا خیلی لذت بردم
In the Garden of Dolat Abad Mansion, I walked a few steps and walked up the stairs and entered a new mansion and marvel at the unique architecture of this mansion where the gardens became more sophisticated. It seemed like I really enjoyed mastering everything
یه نمای قشنگ از عمارت باغ دولت آباد یزد
از دیدنش سیر نمی شدم و دو رتادور عمارت رو می رفتم تا از هر نمای توی قاب دوربینم خود نمای کنه ...
A beautiful view from the Garden of Dolatabad Garden Yazd
I did not get to see it, and the two Rothsdor would go to the mansion to display every frame in my frame