دیوارهایی از جنس کاهگل و گلدان های رنگی بر روی طاقچه خانه قدیمی
Walls of mud and colored pots on the shelf of the old house
دیوارهایی از جنس کاهگل و گلدان های رنگی بر روی طاقچه خانه قدیمی
Walls of mud and colored pots on the shelf of the old house
پشت بامی که پر بود از زیبایی های به جا مانده از تاریخ
The rooftop was full of the beauties of history
چقدر دلتنگیم برای صبح هایی که با صدای رادیو پدر بزرگ بیدار میشدیم و مادر بزرگ پدیرای ما بود با چایی دلچسبی که در آن قوری چینی گل سرخ دم کرده بود
How much do we miss the morning we woke up to the sound of Grandpa's radio and Grandpa was our daddy with a hearty tea in which a Chinese teapot brewed a rose
نمایی زیبا از شهر زیبای یزد شهر بادگیرها
Beautiful view of the beautiful city of Yazd Windmills
کشک ساب ، یا همان کشمال ، ظرفی بود از خانواده تغار ، و به همان شکل تغار ، و جنس سفال ، که به جدار درونی آن خرده شیشه مالیده بودند ، و سپس روی آن جدار را قشری نازک از شیشه ی مایع ( به یزدی : آب شیشه ) داده بودند تا هم برجستگی های خرده ها به منظور بهتر سائیده شدن کشک حفظ شود و هم جلوی تیزی و بریدگی آنها گرفته شود
The sab, or sash, was a container of the trough family, in the same form as the trough, and the ceramics, which were rubbed into the inner wall of the glass, and then on that wall a thin layer of liquid glass (Yazdi: water). Glass) to maintain both the bumps of the crumbs in order to better polish the curd and prevent their sharpening and shearing
روزی به یاد ماندنی در خانه هنر زیبا در کوچه پس کوچه های مسجد جامع .
. A memorable day at the Fine Art House on the alleys of the mosque
بازار قدیمی
عروسکی دست دور و بازاری با طاق های بلند ، نور های ضعیفی که به بازار می تابه باعث زیبای این بازار شده.
بازار زیبای چهار سوق در همسایگی مسجد جامع زیبا
The beautiful market of four souks in the neighborhood of the beautiful mosque
بام خانه ی قدیمی در میان کوچه های از جنس سادگی ، آسمان آبی و خانه کاهگلی وآرامشی بی مثال
The rooftop of the old house amidst alleys of simplicity, blue skies and unparalleled hammock
روی بام خانه ی قدیمی نظاره گر کوچه های بودم که در هم پیچ خورده بودن و از این بالا کوچیک شده بودن و رهگذرها یکی پس از دیگری عبور میکردن اما حس و حال همه ی اون ها شبیه هم بود یک عالمه آرامش از جنس سادگی.
On the rooftop of the old house I was watching alleys that were twisted up and down, passing by one by one, but they all felt like they were a lot of simplicity.